موضوع: سواد مراسلهای که میرزا نصراله خان حاجیلوی قراگوزلو وزیر فارس به سرجان ملکم درباره درخواست نیروهای کمپانی هند شرقی برای اقامت در جزیره خارک و عدم موافقت با این خواسته و خروج غیر منتظره ملکم به حالت قهر از ایران به سمت هندوستان نگارش کرده است.
چون در چهارم ماه می ۱۸۰۷ میلادی مطابق با ۲۵ صفر سال ۱۲۲۲ هجری قمری، پیمان نامه و عهدنامه ای میان ناپلئون و فتحعلی شاه قاجار به واسطه میرزا محمدرضای بیگلربیگی وزیر شاهزاده محمد علی میرزا و سفیر ایران در دربار فرانسه، بسته شد که به عهدنامه فینکنشتاین مشهور است، فتحعلی شاه که تا پیش از این و با توجه به معاهده ای که با سرجان ملکم نماینده سیاسی کمپانی هند شرقی بسته بود، حاضر به پذیرش فرانسویان نبود، به یکباره تغییر موضع داد و با دولت کمپانی روابط خود را به حالت تعلیق درآورد. این نتیجه رفتار خود نمایندگان بریتانیا و کمپانی در ایران بود که دربار تهران را به یکباره به دامن ناپلئون انداخت. با این همه، دولت کمپانی برای برهم زدن این جریان، نماینده ی خود یعنی سرجان ملکم را به دربار ایران فرستاد. همزمان با سفر ملکم به ایران، سرهرفورد جونز نیز از سوی دربار لندن به هندوستان فرستاده شد تا درباره وضعیت ایران تصمیم جدیدی اتخاذ شود. ملکم که از ماموریت جونز مطلع بود، به محض ورود جونز از هندوستان خارج و رهسپار بوشهر شد. او تصور داشت می تواند با شاه مجدد دیدار نماید و او را به ترک پیمان با دولت فرانسه ترغیب کند. اما دولت ایران که از نقض عهد بریتانیا و کمپانی در ایام گذشته رنجیده خاطر بود، ملکم و دیگر اعضای هیئت سیاسی او را نپذیرفت. این رفتار و دست به سر کردن نماینده سیاسی کمپانی هند شرقی بسیار گران آمده و به حالت رنجش ایران را به مقصد هندوستان ترک نمود. این مراجعت در حقیقت پایان عمر سیاسی سرجان ملکم به عنوان نماینده کمپانی در دربار ایران بود. در یکی از اسناد دیجیتال سازی شده مرکز بین المللی میکروفیلم نور از مجموعه اسناد فارسی روابط خارجی آرشیو ملی هند، سواد مراسلهای که میرزا نصراله خان حاجیلوی قراگوزلو وزیر فارس و وزیر شاهزاده حسینعلی میرزای فرمانفرما به سرجان ملکم درباره این واقعه و مراجعت او به هندوستان نگارش کرده بود، دیده می شود. در بخشی از این نامه آمده است:
... چون به جهت تغییرات آب و هوا اراده ی توقف در جزیره خارک به شیخ عبدالرسول [شیخ عبدالرسول آل مذکور] حکمران بندر ابوشهر رسیده و خواهش تصرف جزیره مذکور را نموده [بودید]، مشار الیه، مستمسک به این مراتب گردید که از جانب رافت الجوانب بندگان سکندرشان نواب کامیاب سپهر رکاب مالک الرقاب ... [شاهزاده حسینعلی میرزای فرمانفرمای فارس] حکم محکم مقرون گردیده که بدون اذن و استرخاص نگذارند که اعم از دوست و دشمن در آنجا متمکن گردند. و خواهشمند گردیده بودند که از جانب کارگزاران سرکار شوکتمدار والا اذن به جهت او حاصل شود. در همان اوقات جواب و تفصیل به خاکپای مبارک بندگان سکندرشان [مقصود فرمانفرمای فارس] عرض و در جواب فرمودند که کیفیت ورود ایشان به دربار گیتی مدار پادشاهی عرض و تحریر شود که ایشان را احضار به دربار معدلت مدار نمایند.... [و چنین دستور رسید که:] ایشان میهمان و حصول مراتب استرضای ایشان لازم و در هرجا خواهند اعم از جزیره خارک یا جاهای دیگر مرقوم می شود که مکان تمکن داده باشند. در این وقت می بود که مراسله دوستی نگار آن دوستِ محبت آثار، فیض وصول بخشید، مشتمل بر اینکه آن دوست عزیمت به صوب کلکته و مستر اسمیت، بالیوز [کارگزار سیاسی یا شهبندر] را به همراه حرکت داده و کپیتان پرلی بهادر [سر چالرز پرسلی عضو هیئت همراه سرجان ملکم و نماینده سیاسی دولت کمپانی هند شرقی در بوشهر] را مامور به توقف بندر ابوشهر نموده اند... . مراتب را به حضرت سکندر شانی ولی النعم [فرمانفرمای فارس] عرض و بسیار بسیار اسباب تعجب نمودند که آن دوست [سرجان ملکم] بدون اطلاع و استحضار و غیره طریق معاودت کردهاند و بدون اینکه استدعا کرده باشند، عزیمت به کلکته نمودهاند. بعد از معادت عالیشان کاپیتان پرلی بهادر به [کذا] شیراز به فاصله چند یوم [روز] عالیشان اسمعیل بیگ [اسمعیل بیگ دامغانی فرستاده و پیشخدمت فتحعلی شاه به شیراز برای فیصله کار ملکم] از دربار گیتی مدار به قرار انجاح و امور آن دولت به دربار شیراز وارد شده و این طور مقرر گردید و حسب الفرمان پادشاهی مقرر فرمودهاند هر قسم امورات آن دوست را به تحصیلِ محصل فرستند... .
این سند بسیار مهم، در ذیل اسناد دیجیتال سازی مرکز بین المللی میکروفیلم نور از مجموعه اسناد روابط خارجی آرشیو ملی هند به شماره پوشه ۴۵۶ و در مجلد شماره یکصد و چهار (سال ۱۸۰۸) میلادی قابل دسترسی است.
انتخاب، خوانش و پژوهش: دکتر محمدرضا بهزادی