زمان شاه یا آنطور که بیشتر مشهور است، شاه زمان درانی فرزند تیمورشاه و نوهی احمد خان یا احمد شاه ابدالی درانی است. احمد شاه پس از توطئه در قتل نادرشاه افشار، دولتی در افغانستان پایه گذاری کرد و توانست برای مدتی استقلال عمل را در آن سامان بر عهده بگیرد. پس از او پسرش تیمور و بعد از تیمور نیز نوه اش شاه زمان به قدرت رسیدند. شاه زمان کوشید تا قلمرو پدر بزرگ را حفظ از فروپاشی آن جلوگیری کند. اما با عدم کامیابی مواجه شده و توسط برادرش شاه محمود از اورنگ سلطنت به زیر کشیده شد. زمان شاه در ابتدای سلطنت کوشید تا مانند احمد شاه، به هندوستان لشکرکشی کند و با دستیاری مسلمانان هندی، بر علیه سیک ها و دیگر گروه های غیرمسلمان وارد نبرد گردد و بخش های شمالی آن حدود را مانند گذشته ضمیمه خاک خود نماید. به جز این نامه هایی نیز از شاه عالم دوم فرمانفرمای گورکانی و تیپو سلطان و برخی دیگر از امرای مسلمان به او رسیده و از او خواهش شده بود تا برای سرکوبی سرکشان هندو به هندوستان لشکرکشی نماید. این در حالی بود که امپراتوری گورکانی در ضعف قرار داشت و اختلاف شدیدی میان امرای مسلمان برقرار بود. از دیگر سوی، کمپانی هند شرقی در حال بسط نفوذ و گسترش خود در سرزمین هند بود و قوای سیک ها نیز در پنجاب به رهبری رنجیت سینگ اقدام به خودسری می کردند. با این همه امید تمام دشمنان استعمار و از جمله شاه گورکانی و امرای مسلمان هندی، به سوی کابل و شاه زمان دوخته شده بود. یکی از مجموعه های مهم بخش روابط خارجی آرشیو ملی هند، آنطور که گفته شد همین گزارشهای مربوط به وقایع حمله شاه زمان به هندوستان است. حتی در میان این اسناد نامه های کمتر دیده شده ای از شاه عالم دوم شانزدهمین پادشاه سلسله مغولان گورکانی هند برای استمداد از شاه زمان نیز دیده می شود. در یکی از این گزارشها که مربوط به یکشنبه دوم رجب سال ۱۲۱۱ قمری است، گزارش وقایع ورود شاه زمان و سپاهیانش به لاهور و تصرف قلعه لاهور آمده است که بسیار خواندنی و دقیق نگارش گردیده است. در بخشی از این گزارش می خوانیم:
اخبار دربار جهان مدار حضرت زمانشاه خلد الله ملکه دویم رجب سنه ۱۲۱۱ هجری روز یکشنبه، صبحی بعد از فراغ از نماز و وظیفه در دیوان خاص، رونق افزا شدند یوسف علیخان ناظر و هر دو شاهزاده و شجاع الملک برادر خورد [کوچک] حضرت جهان پناه و رحمت الله خان و امین الملک پاینده خان و شیر محمد خان وزیر و پسر فیض طلب خان و پسر مدد خان و غیره به ارباب مجری گردیدند. دو گر [دو ساعت] به روز برآمده، حضرت جهان پناه [منظور شاه زمان] سوار گردیده بر لب دریای راوی [رودخانه راوی که در شمال لاهور جریان دارد] تشریف آورده بر تخت سوار شده تا یک پاس بر لب دریا سیر فرموده، گذاره قشون کنانیده [سان از قشون دید] باز از آن طرف مراجعت فرموده از راه هالی دروازه پایاب عبور نموده بر اسب سرخه [ای؟] سوار شده، شش گر، به روز مانده از راه دروازه مذکور داخل شهر گردیده داخل قلعه لاهور گردیدند. پانصد شتر نال [شتر جنگی نر] و شش زنجیر فیل و دو فیلِ نوبت و هفده شتر نقاره و دو صد بیرق سرخ و زرد همراه رکاب بودند. سلک [ردیف] توپها و شترنال بعمل آمد. مختار الدوله بهادر عرض ساخت که دوجوری [دو جفت] هرکاره [پیام رسان] برای خبر سیکهان [سیک ها] روانه نموده شد. به عرض رسید چهار پنج هزار سوار سیکهان در امرت سر [از بزرگترین شهرهای ایالت پنجاب و زیارتگاه اصلی پیروان آیین سیک] فراهم شده اند. حضرت جهان پناه به میر داروغه در سواری حکم فرمودند که رعیت شهر برای دیدن ما به دولت فراهم شده می آید. خبردار! [آگاه باش!] بر کسی اهتمام [اذیت و جلوگیری و آزار] نکنند. خلق الله را به خوب وجه دیدن دهند. و به نقیبان حکم شد که در شهر بر کسی ظلم نشود و به مجاوران مقبره جهانگیر پادشاه [جهانگیر گورکانی که در شاهداره باغ لاهور مدفون است] یک هزار روپیه انعام شد تا شام خیریت است... . این سند در ذیل مجموعه اسناد شماره ۵۱ اسناد روابط خارجی آرشیو ملی هند به زبان فارسی در جلد پنجاهم و ذیل سال ۱۷۹۷ میلادی که توسط مرکز بین المللی میکروفیلم نور دیجیتال سازی شده، قابل دسترسی است.
فهرست نویسی و خوانش سند: دکتر محمدرضا بهزادی