شماره كتابخانه: 1440 موضوع: تصوف
نام كتاب: رساله رگهائی آدمى
نام مؤلف: حضرت خواجه معين الدين چشتى (رح)
نوع خط: نستعليق اندازه: 19 2/1×12 سطر: 14 اوراق: 15 زبان: فارسی (كرم خورده)
آغاز: رساله گفتار خواجه معين الدين چشتى سنهجری قدساللّه سره العزيز بيان رگهائی كه در وجود آدمى است...
انجام: و هو مقام خود ميم ساخت و از ميم "ن" و از نون "و" هو ارحم الراحمين...
توضيحات: اين سخنان كسب و راز آنحضرت صلیاللّه عليه و سلم به حضرت خواجه عثمان هارون عثمانى عليه الرحمه را آموخته بود، خواجه عثمان هارونى، روح خواجه معين الدين را گرفته در خدمت رسالتمآب (ص) حاضر شده بود و درخواست كه اين كسب اوراهم آموخته شود، ايشان فرمودند، معين الدين ببين اين كسب، خدائتعالى بحضرت جبرئيل آموخته بود، و اكنون، چون از حكم خدائتعالى پيغمبرى اظهار مى نمود، از او جدا كرده مى شد، بعداً مار و اصل كسب شديم و كسب با شغل تمام شد، معراج در نصيب آمد، در شروع برائی نوشتن و گفتن يكسی اين راز اجازه نبود، ولى ما دربارگاه رسالت منت و عجز كرده اكنون باين شرط جازه گرفته ايم كه فقط طالب صادق و يار وائق را، اهل اين كسب قرار بايد داد در بدن انسان 1536 رگها است، نام هندی اهم رگها درج است مثلاً سكهمنان، اهكلا نوبالك، بر ورق شمار 3 و 4 بوسيله مربعات عناصر اربع توضيح شده است، اولين رگ سكهمنان و دريم اهكار و بعد ازان بنكلا است، اينطور 36 مى شود و ازاين 36، 1636 ميشود، رگ و مگربه ناف تعلق دارد چون طالب از ناف مى كشد، نفس به رگهائی سرمى رود، اين طرح جبريل به آنحضرت صلیاللّه عليه و سلم تلقى كرده بود، چون خواجه عثمان هارونى بر خواجه معين الدين مهربان شد، ازروح سالت عرض كرد، آقا، اين لايق خلافت است، سركار هر دو هالم اينطريق را سالت عرض كرد، آقا اين لايق خلافت است، سركار خر دو عالم اينطريق را به ايشان تدريس كردند، در آخر كتاب مذكور حكمت نامه بوعلی شاه قلندی فقط يك ورقه است.