شماره كتابخانه: 2319 موضوع: داستان
اندازه: 14.5*24
نام كتاب: قصص القرآن
نوع خط: نستعليق ورق: 197 سطور: 15 زبان: فارسی
آغاز: ... و مر غذاری بديد، شتر در مرغذار شد و چرا ميکرد و آن قوم هفت قبيله بودند و ايشانرا چاهی بود که آب ازان خوردندی و کم نيامدی، ماده شتر بدان چاه رفتی و آب بيکبار بخوردی. صالح عليه السلام قوم خود را گفت که از شتر ماديه شير دو شيد و بخوريد. هر هفت قبيله می دوشيدند.
انجام: .... سليمان چون اين سخن بشنيد در سجود افتاد و بناليد و گفت يا رب توبه کردم، روزی دهنده من و جمله خلايق توی. گويند که آن روز خلق همه گرسنه ماندند و سليمان را نفرين کردند. گفته اند که روزی باد سرير سليمان برداشت در هوا...
توضيحات: